مجموعه شعر «من و عروسکم» که سال 1387 توسط انتشارات افراز مجوز گرفته بود، خلاصه با حذف چند شعر نیمهی اردیبهشت به نمایشگاه رسید. فکر نمیکنم خبری مسرتبخشتر از چاپ یک اثر برای مولفش وجود داشته باشه! راستش این شادی وقتی در پس زمینهاش دلهرههای گرفتن مجوز و پس از آن تماسهای با فاصله و اما مستمر و برخوردها و جوابهای کلیشهای ناشر و خلاصه پخش بد یا بهتره بگم در دسترس قرار نگرفتن اثر و یا شک و تردیدهای از قبیل اینکه مثلن از 1100 جلد فقط دویست سیصد جلد، به عبارتی کتاب سازی شده و یا به جای چاپ، کار ریسوگرافی شده و از این جور کارهای منفعتطلبانه که میبینی نه تنها شادی نمیمونه بلکه میخوای یه جای بدنت که هر روز جلو چشماته داغ کنی که دیگه تکرارنکنی! چه کنیم که زود فراموش میکنیم . نمیتونیم جلو احساسمونو بگیریم.
0 نظر:
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی